هلالِ ماهِ شعبان شد عیان دلها منور شد
مشامِ جان ز عطرِ معنوی هر دم معطر شد
به شعبانالمعظم چار مولودِ مبارک بین
حسینبنعلی، آئینهدارِ حیِّ داور شد
به روزِ سوم شعبان قدم بنهاد در عالم
به سالِ چارم هجری جهان پر عطر و عنبر شد
به روزِ چارمِ شعبان ز هجرت بیست و شش بودی
که عباسِ دلاور جلوهگر چون ماهِ انور شد
به روزِ پنجمِ شعبان علی سجاد، جانِ جان
به سال سی و هشت، از روی او عالم منور شد
به روزِ پانزده از ماهِ شعبان، حجت قائم
بیامد در جهان سلطانِ خوبان، دادگستر شد
بگوشِ هوش آمد این ندا از مهدیِ دوران
عدد تاریخ، سالِ اطهرم، جانم مطهر شد
پدر باشد حسن آن مادرِ والای او نرجس
گلستانِ محبت عطرگین از مشکِ اذفر شد
به شادی کوش و با وجد و طرب با عزتِ تقوی
که در دل چهره رخشانِ مهرِ جان مصوّر شد
ز نورِ دل صفای باطن ار داری، نما شادی
غنی بالذات، حق باشد گدای او توانگر شد
در این ویرانسرای عالم پُر وحشت و فانی
صفایِ خاطر از دیدارِ آن جانان میسر شد
نه گنج سیم و زر جویم، رهِ اهلِ ولا پویم
که دامانِ دل از دُرِّ حقیقت پُر ز گوهر شد
سحر بیپرده حُسنِ یارِ ما بودی تماشائی
ظفر آمد ز غیبِ شرقِ جان و دل مظفر شد
بنوش از چشمهسارِ معرفت تا زندهدل گردی
خوشا آنکس ز خضرِ معنوی نوشش مقدر شد
نبوت با ولایت گر نبودی کی جهان بودی
خوشا آنکس که عمری پیروِ راهِ پیمبر شد
از این رازِ زمین و آسمان غافل بُدن تا کی؟
برای ما فروغِ باطن و ایمان مکرر شد
هدایت از خدا باشد نگردد سنگ لَعل و دُرّ
بهر شیئی بود اندازهای امرش مقرر شد
ز صابر سنجشِ شعر و ادب اکنون نکو باشد
که در نظم و سخن خوش نغمهپرداز و سخنور شد
برچسب : نویسنده : saberkermania بازدید : 75