اسرارِ عرفان

ساخت وبلاگ

نوش و نیشِ عالم فانی، خیالی بیش نیست

عمر ما بگذشت و سودِ آن زوالی بیش نیست

عاشقی دیوانه‌ام زنجیر بر پایم نهید

عقل بر پای دلِ عاقل، عِقالی بیش نیست

پرده رویای نیک و بد بود نامش حیات

حاصلِ دورانِ ما خواب و خیالی بیش نیست

فقه و تجوید و کلام و حرف و نحو و نظم و نثر

نزد عاشق، شور و بحث و قیل و قالی بیش نیست

جهد کن کز عشقِ جانان شعله سوزان شوی

هوده مهر و محبت سوز و حالی بیش نیست

بخت و اقبال و مقام و عزت و عنوان و جاه

در بر صاحبدلان نقشی و فالی بیش نیست

آدمیّت در لباس و جبّه و صورت نبود

کسوت ما جبّه و دستار و شالی بیش نیست

باید از نام و نشان و هستی و ثروت گذشت

ورنه این میل و هوس رنج و ملالی بیش نیست

صابر کرمانی از اسرارِ عرفان واقف است

کاین جهان و عمر و عیش آن، وبالی بیش نیست


برچسب‌ها: کاروان شعر, غزل شماره ۱۲۹

صابر كرماني...
ما را در سایت صابر كرماني دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saberkermania بازدید : 89 تاريخ : سه شنبه 11 بهمن 1401 ساعت: 15:19